درونگراها زیر ذره بین

گفته میشود حدودا یک سوم افراد درونگرا هستند. از آنجایی که این افراد معمولا نسبت به محرکها کمتر واکنش نشان میدهند، تحلیل رفتارهای آنها نیز دشوارتر است..
اگر درونگرایید خواندن این مطلب به شما کمک میکند خودتان را بهتر بشناسیداما اگر نیستید به خاطر درونگراهای اطرافتان این مطلب را بخوانید تا بیشتر آنها را بشناسید و بتوانید بیشتر درکشان کنید.
کارل یونگ در سال۱۹۲۰ بیان کرد میتوان انسانها را از نظر شخصیتی در دو دستهی درونگرا و برونگرا قرار داد.درونگراها به نظر افراد خجالتی و ساکت هستند و برونگراها اجتماعی و شاد.نظریهای هست که میگوید درونگراها انرژی خود را از درونشان دریافت میکنند (ایدهها و مفاهیم ذهنی) و برونگراها این انرژی را از محیط بیرون میگیرند. به نظر شما میتوان از روی رفتارهای نوزاد تشخیص داد که این فرد در آینده درونگرا میشود یا برونگرا؟
آزمایشهایی برای اثبات
آزمایش اول
پروفسور جرومی کاگان و تیمش برای پاسخ به این سوال صدها نوزاد۴ماهه را انتخاب کردند و آنها را با یکسری محرک مثل اسباب بازی رنگی، بوهای مختلف و…مواجه کردند. سپس نوزادهارا بر اساس واکنشهایی که به هر محرک میدادند دستهبندی کردند:
گروه اول(گروه با واکنش پذیری بالا):دست و پاهای خود را بیشتر تکان میدادند و بیشتر به محرک واکنش نشان میدادند.
گروه دوم(گروه با واکنش پذیری پایین):نسبت به گروه اول عکس العمل کمتری به محرک نشان میدادند و نسبتا ساکت و آرام میماندند.
این تیم تحقیقاتی حدسهایی دربارهی درونگرا یا برونگرا بودن بچهها در آینده زده بودند و حالا نوبت تایید حدسهایشان بود. بچه هارا تا نوجوانی رصد کردند تا ببینند حدسشان درست بوده یانه.
فکر میکنید هر دسته در نوجوانی چه تیپ شخصیتی پیدا کردند؟
شاید شما هم فکر کنید آنهایی که عکس العملهای شدیدتری نشان دادند برونگرا و بی تفاوت، ها درونگرا شدند. اما کاملا در اشتباهید! گروه اول درونگراهای آینده بودند.
باور عمومی غلط این است که برونگراها بیشتر به آدمها و اطرافشان اهمیت میدهند و درونگراها بی خیالترند اما قضیه کاملا برعکس است. درونگراها حساس ترند. ساختار مغزی آنها طوری است که به پدیدههای بیرونی بیشتر واکنش نشان میدهند فقط نوع عکس العملشان فرق میکند. مطالعات نشان داده درونگراها(آنهایی که در آزمایش به محرکها پاسخ شدیدتری نشان میدادند) آمیگدالهای فعال تری دارند.آمیگدال بخشی از دستگاه لیمبیک مغز است که در احساسات نقش دارد. درونگراها اطلاعاتی که از جهان اطرافشان میگیرند را عمیق تر و طولانیتر آنالیز میکنند.
آزمایشهای مختلفی انجام شده تا ثابت شود محرکها میتوانند درونگراها را زودتر از برونگراها برانگیخته کنند.مثلا محققان در آزمایش “آبلیمو” مقداری آب لیمو را به یک گروه درونگرا و یک گروه برونگرا دادند و متوجه شدند میزان ترشح بزاق یا به عبارتی تحریک شدن درونگراها بیشتر از برونگراهاست.همچنین پژوهشها نشان داده درونگراها معمولا با صدای آرام تری به موزیک گوش میدهند چون همین صدای آرام هم میتواند آستانهی تحمل پایین آ تحریک کنه؛ در مقابل برونگراها با صدای بلندتری موزیک گوش میدهند
پس درونگراها :
درونگراها چه ویژگیهای دیگری دارند؟
درونگراها وجدان اخلاقی قوی دارند که گاهی آزاردهنده میشود چون این وجدان دائما در حال محاکمهی آنهاست
این افراد زیاد ارزیابی میکنند، مشاهده گر و تیزبین و محافظ کارند
چون مغز فعالی دارند، معمولا خوابهای واضحتری میبینند و خوابهایشان را بیشتر به خاطر میآورند
از شادیهای ساده زیاد لذت نمیبرند و بیشتر به دنبال فلسفه و معنا هستند
عواطف قویتر و طولانیتری دارند
حس همدلی بالایی دارند.پس چرا از آدمها دور میشوند؟ چون نمیتوانند از همدلی با آدما خودداری کنند سعی میکنند به رنجهای عمیق آدمها نزدیک نشوند چون از رنجهای دیگران به شدت متاثر میشوند.
برونگراها در بحث صدای خود را بالا میبرند و گلایه میکنند اما درونگراها معمولا ساکتاند و درگیر موقعیت ناامنی هستن که در آن گیر افتادهاند
چرا درونگراها در جمعهای شلوغ سریع خسته میشوند؟ آنها اطلاعات بیتشری از محیط دریافت میکنند و ذهن آنها بیشتر این اطلاعات را تحلیل میکند بنابراین زودتر خسته میشوند پس دلیل خستگی آنها این نیست که از آدمها بدشان میآید.
درونگراها از سورپرایزهای بزرگ خوششان نمیآید چون در این موقعیت احساس ناامنی میکنند.
از اینکه قضاوت شوند یا کسی بر آنها نظارت کند بدشان میآید
محافظ کار ترند؛ اگر برونگرایید در تصمیمات مهم مکث کنید اگه درونگرایید بیشتر اقدام کنید. از محدودهی امن خود خارج شوید و آمیگدالهای نگرانتان را آسوده کنید؛ ریسک کنید و تجربه کنید.
اگه سازوکار های ذهنمون رو بشناسیم در موقعیت های مختلف میتونیم جلوی خطاهارو بگیریم
درونگراها تهدید گرا و برون گراها پاداش گرا هستند:دلیلی که یک برونگرا کاری را انجام میدهد این است که دنبال پاداش است. او برای لذت بیشتر زندگی میکند اما منطق یک درونگرا از انجام دادن کاری اسن است که جلوی تهدید را بگیرد او برای درد کمتر زندگی میکند برای جلوگیری از رنج بیشتر.
من درونگرا هستم یا برونگرا ؟
بیایید اول دو آدم را تصور کنیم:
نفر اول:آدمی که خیلی راحت در جمع حرف میزند بدون اینکه ذرهای ارامشش به هم بخورد، پرحرف و اجتماعی است و خیلی زود ارتباط برقرار میکند.
نفر دوم:ترجیح میدهد بیشتر در خانه باشد، تلفن هراسی دارد و ترسناک ترین جمله برای او این است که یکی بگوید ” اقا ببینیم همو”
احتمالا حدس زدید نفر اول برونگرا و دومی درونگراست. اما در اشتباهید! این دونفر در واقع یک نفر هستند!
همهی ما میتوانیم در موقعیتهای مختلف آدمهای مختلفی باشی هرچند بنیان شخصیتی ما ثابت است. مثلا گاهی به خاطرعزیزانمان بر خلاف صفات ثابتمان عمل میکنیم. اما باید حواسمان باشد که اگر زیاد در موقعیت دور از ذاتمان بمانیم آسیب میبینیم. دچار بیقراری وعارضههای روان رنجوری میشویم که ممکن است حتی خودمان هم دلیلش را ندانیم
با بچههای درونگرا چکار کنیم؟
مهم ترین کار این است که فشار برای اجتماعی کردنشان را متوقف کنید و به آنها زمان بدهید. اگر شما هم درونگرا بودید و احساسات مشابه آنها را تجربه کردید، با آنها در میان بگذارید. به آنها بگویید به مرور اوضاع آسانتر میشود. نشان بدهید درکش میکنید و او را میپذیرید. به او احساس امنیت بدهید بدون خودنمایی.
احتیاط کودکتان را در موقعیتهای جدید به حساب عدم توانایی او در برقراری ارتباط نگذارید. کودک شما میتواند عمیقترین دوستیها را داشته باشد اما شاید کمی دیرتر از زمان مورد انتظار شما این دوستیها شکل بگیرد.پس صبور باشید.
اگر کودکتان برای ارتباط با آدمها درنگ میکند به این دلیل است که او در حال تحلیل اطلاعات زیادیه است که به مغزش هجوم اوردند و با مغز حساسش در حال آنالیز دقیق موقعیتی است که در آن قرار گرفته است.
اگر به مهمانی شلوغی میروید سعی کنید زودتر از بقیه به محل موردنظر برسید که فرزندتان فرصت آشنایی با فضای جدید را داشته باشد و بتواند محیط را به دقت ارزیابی کند. این به کودک شما احساس امنیت میدهد.
برای اینکه کودکتان با شما حرف بزند از او سوالات روشن بپرسید:نگویید مدرسه چطور بود؟ بگویید: سر کلاس ریاضی چه کار کردید؟زنگ ورزش چه بازی انجام دادید؟تو در کدام تیم بودی؟تیمتان چند امتیاز اورد؟
در نهایت اینکه:
کلا نگران نباشید. تاثیرگذارترین افراد بشر مثل کودک شما درونگرا بودند رمز سعادت تغییر ذات ادمها نیست؛ استفادهی هوشیارانه از قدرتهاییست که یک انسان با آن به دنیا آمده.
منبع:پادکست رادیو راه-دکترمجتبی شکوری
دیدگاهتان را بنویسید